وب سایت : https://125.ir
تعداد ایستگاه آتش نشانی : 133
تعداد پرسنل : 5253 نفر
تعداد مناطق عملیاتی : 8 منطقه
تعداد معاونت سازمانی : 7 معاونت
تعداد عملیات آتش نشانی در روز : حدود 300 عملیات
نرخ تعداد عملیات بر اساس جمعیت : به ازای هر 80 نفر جمعیت شهر تهران یک عملیات در سال
تاریخچه آتش نشانی تهران
درسال 1303 شمسی، بلدیه تهران یک دستگاه اتومبیل آب پاش برای آب پاشی خیابانهای خاکی شهر خریداری کرد و یک سال بعد، هنگامی که سرلشکر کریم بوذرجمهری کفالت بلدیه تهران را برعهده داشت، وجود همان ماشین آب پاش، مقدمهای برای شکل گیری نهادی برای مقابله با آتشسوزی درتهران شد. بهاین ترتیب که چند متر لوله، یک سر لوله و چند شیر به آن ماشین افزودند تا برای اطفاء حریقهای احتمالی نیز کارآیی داشته باشد.
درابتدای تأسیس اداره اطفائیه، فردی آلمانی به نام «هانری فردریش دوئل» که از مکانیکهای قشون به شمار میآمد، به ریاست فنی و یکی از افسران روس سفید به نام «کلنل وربا» (که بهایران پناهنده شده بود)، به ریاست نظامی آن منصوب شدند و اداره موصوف با 15 نفر پرسنل، که همگی از درجه داران قشون بودند، کار خود را شروع کرد. ولی درسالهای بعد، به موازات تجهیز اداره اطفائیه، درکادر اداره کننده آن تشکیلات نیز تغییراتی به وجود آمد و اداره اش تحت نظر رؤسایایرانی که از بین افسران ارتش انتخاب میشدند، قرار گرفت و بر تعداد کارکنانش افزوده شد.
اداره اطفائیه، فعالیت خود را ابتدا در 300 متری میدان توپخانه و درابتدای خیابان چراغ برق (امیر کبیر بعدی)، و درمحلی استیجاری درگاراژ حسینی که متعلق به فردی موسوم به نام " سید اسدا..." بود و قسمتی از گاراژ غرب که مقابل کوچه عربها درشمال همان خیابان قرارداشت، شروع کرد و یک دستگاه اتومبیل آب پاشی که تنها دارایی آن را تشکیل میداد، اگر چه اسماً به امر آتشنشانی اختصاص یافت، اما عملاً برای امور دیگری نیز مورد استفاده قرارمی گرفت.
درآن هنگام، چون تنها منبع تأمین آب آشامیدنی مردم تهران جویهای روباز و به شدت آلودهای بود که از کنار خیابانها میگذشت و مصرف آب آلوده هرچند گاه یک بار بیماریهایی مسری را درسطح شهر شیوع میداد، عدهای از افراد، با گاری اسبیهایی که منبع فلزی بزرگی بر روی آنها تعبیه شده بود، از سرچشمه قناتها آب برداشت کرده و درمحلات مختلف، به منازل شهروندان میرساندند و بابت تحویل هر سطل آب به متقاضیان، مبلغاندکی دریافت میداشتند.
براثر استقبال مردم از آب سالم و رونق گرفتن کار صاحبان گاری اسبیها، که اصطلاحاً با عنوان «آبی» از آنان یاد میشد، مسئولان بلدیه تصمیم گرفتند دراین زمینه نیز فعالیتی انجام دهند. لذا، از اتومبیلی که قبلاً فقط به آب پاشی خیابانها اشتغال داشت و پس از تأسیس اداره اطفائیه دراختیار آن اداره قرارگرفته بود، برای آبرسانی به محلات مختلف شهر هم بهره گیری کردند.
پرکردن منبع آبهای تعبیه شده بر روی گاریها، بهاین دلیل که صاحبان گاریها ناچار بودند سطل سطل آب از قنات بردارند و به داخل منبع بریزند تا پرشود، با دشواری و اتلاف وقت زیادی همراه بود. اما ماشین مورد اشاره، چون یک موتور پمپ نیز داشت که با استفاده از آن، منبع به راحتی و درزمانی کوتاه پر میشد. از طرف دیگر سرعت پایین گاری اسبیها باعث میشد آب مورد نیاز شهروندان دیر به دست آنان برسد، درحالی که ماشین یادشدهاین مشکل را نیز نداشت. نتیجتاً آبرسانی بلدیه به وسیله ماشین، درکوتاه مدت توانست نظر مردم را جلب کند. به همین جهت، بعدها بلدیه برای گسترش امر آبرسانی، پنج دستگاه اتومبیل مشابه آن خودرو را از کشور آلمان خرید و درنتیجه، اداراه اطفائیه صاحب شش دستگاه اتومبیلی شد که همچنان برای آبرسانی هم مورد بهره برداری قرارمی گرفت.
از آنجا که دریکی دو سال اول تأسیس اداره اطفائیه، چند حریق در تهران اتفاق افتاد و هنگام وقوع آنها ماشینهای آب پاش درسطح شهر پراکنده بود و عملاً تجهیزات موجود نتوانست در اطفاء آن حریقها نقش قابل اعتناییایفا کند و از طرف دیگر تقاضای مردم برای برخورداری از آب سالم هم رو به افزایش بود و ظاهراً اداره اطفائیه وظیفه داشت به موازات انجام وظیفه درحوزه آتشنشانی امر آبرسانی شهری را نیز مدیریت کند، در آذر ماه سال 1307 با نیت تقویت توان فنی اداره اطفائیه، یک دستگاه آب پاش بزرگ و چهار دستگاه آب پاش کوچک مارک"N.A.G" که لاستیکهای توپر داشت، از کشور آلمان خریداری شد و به طور کامل دراختیار اداره اطفائیه قرارگرفت. عدهای از شوفرهای (رانندگان) مستعد قشون و گروهبانهای قدیمی هنگهای بهادری و آهنین هم برای به کارانداختن و هدایت ماشینهای جدید به اداره اطفائیه منتقل شدند و اطفائیه، ظاهراً سامان پیدا کرد. بااین وجود، به دلیل وسعت یافتن شهر، افزایش جمعیت آن و کارگاههایی که درحومه تهران شروع به فعالیت کرده بود، گاهی اوقات، خصوصاً زمانی که حریقهای شدیدی روی میداد، یا به طور همزمان در چند جای شهر حریق به وقوع میپیوست، تشکیلات آتشنشانی به تنهایی نمی توانست مشکل را حل کند و درنتیجه، از نیروهای امدادی سایر ارگانها، از جمله نظمیه (شهربانی)و قشون (ارتش)نیز برای کمک به مأموران آتشنشانی استفاده میشد و طبق دستورالعملی که برای مأموران وضع شده بود، آنان وظیفه داشتند پس از اطفاءهر حریق، گزارشی درخصوص چگونگی وقوع حادثه و اقداماتی که دررابطه با آن انجام دادهاند، تهیه کنند که مجموعهای از آنها را درخلال کتب مختلفی که درباره تهران قدیم نوشته شده، میتوان یافت و یکی از آنها چنین است: «وقوع حریق – سه ساعت قبل از ظهر امروز حریقی درعمارت مسکونی آقای ناصر ندامانی واقع درخیابان شاه آباد رخ داد. مأمورین نظمیه و بلدیه با جدیت فوق العاده به وسیله اتومبیل اطفائیه و وسایل دیگر مشغول خاموش کردن آن شده، دراین بین یک دستگاه اتومبیل اطفائیه اداره قشون نیز رسیده و پس از دو ساعت اشتعال و سوختن سقف و مقداری از دیوارها و قسمت عمده اثاثیه، موفق به خاموش کردن آن و جلوگیری از سرایت به منازل دیگر گردیدند. آقایان کفیل بلدیه و ادیب السلطنه سرداری هم درآنجا حضور داشته و با مأمورین کمک مینمودند. علت حریق هنوز معلوم نیست و گویا از آتش سیگاری بوده است».
آمار موجود دلالت دارد براین که تا حدود سال 1307 شمسی مجموع تجهیزات آتشنشانی تهران عبارت بود از 15 دستگاه ماشین آتش خاموش کن نو و آماده کار، 3 دستگاه "بنز مرسدس "، 4 دستگاه " اشکودا "، 2 دستگاه پورسک "N.A.G" و 4 دستگاه موتور پمپ، به علاوه 84 کامیون اسقاط که پس از مستعمل شدن توسط ادارات دیگر در اختیار آتشنشانی قرارگرفته بود و تأثیری درامر اطفاء حریق نداشت. لذا، تجهیزات آتشنشانی چنان که باید و شاید جوابگوی احتیاجات تهران نبود و مسئولان به جای تجزیه و تحلیل مشکلات، انجام مطالعه بر روی گسترش شهر و پیش بینی مشکلاتی که بر سرراه انجام وظیفه آتشنشانها وجود داشت و توسعه آتشنشانی را فقط درحد خرید اتومبیل میدانستند. تااین که وقوع یک حادثه مسئولان را ازخواب بیدار کرد. بهاین ترتیب که روز 8 مهر ماه 1307 سالن سینمای صنعتی واقع درخیابان لاله زار آتش گرفت. آتشسوزی درآن سالن، که یکی از مدرن ترین و مجهزترین سینماهای پایتخت محسوب میشد و به نمایش فیلم برای بانوان اختصاص داشت، به دلیل وسایل قابل اشتعال درآن، درزمانی کوتاه شدت گرفت و بناهای اطراف را نیز به خطرانداخت و مأموران آتشنشانی، گردان مهندسی ارتش و عوامل پلیس ساعتها زحمت کشیدند تا توانستند آتش را خاموش کنند. اما متأسفانه با تمام فداکاری و از خودگذشتگی مأموران آتشسوزی اگرچه از نظر جانی به کسی لطمهای نزد، اما وقتی خاموش شد که از آن سینمای مجهز، فقط مشتی خاکستر بر جای مانده بود.
فردای آن روز، روزنامه اطلاعات، ضمن چاپ گزارش مشروحی از واقعه، به لزوم تقویت آتشنشانی تهران اشاره کرد و خاطر نشان ساخت: «... وقتی واقعاً فکر کنیم متوجه میشویم ماهیچ وسیله اطفائیهای نداریم، ما یک اداره مخصوص اطفائیه میخواهیم، برایاین که به مجرد وقوع حریق و صدا کردن زنگ تلفن آن اداره، سوت اتومبیلهای اطفائیه هم از طرفی بلند شود. متأسفانه تاکنون بهاین امر توجهی نشده است و مأمورین نظمیه و بلدیه، باید با نبودن وسایل کافی خود را درخطر حریق بیندازند. علیایحال امیدواریم بلدیه زودتر درصدد تهیه وسایل کافی برای اطفاءحریق و تهیه چند دستگاه اتومبیلهای اطفائیه و اداره و بودجه مخصوص برایاین منظور برآید که از مشقت کارکنان و مأمورین فعلی اطفائیه و خطرات آن کاسته شود و اگر طالب کسب تمدن جدید دنیا هستیم، باید لوازم آن را نیز از هرحیث فراهم کنیم...».
تشکیلات اطفائیه، چندین سال، همچنان درخیابان چراغ برق و درگاراژهای حسینی و غرب دایر بود. تااین که براثر وسعت یافتن شهر وتعدد حریقهایی که درمناطق مختلف اتفاق میافتاد، مسئولان امر بالاخره متوجه شدند ماشین آلات و نفراتی که دراختیار دارند، جوابگوی نیازهای شهری با وسعت و جمعیت تهران نیست. به همین جهت، درسال 1310 شمسی با پیگیری " کریم آقا بوذر جمهری"، که در رابطه با امر آتشنشانی بیشترین مسئولیت را برعهده داشت و به تعبیری مدیر ارشد آن خوانده میشد، برای احداث ساختمانی متناسب با وظایف اداره اطفائیه و همچنین تأمین بودجهای منطبق با حجم فعالیتهای آن، پیشنهادی تهیه و تقدیم مجلس شد، که با تصویب آن پیشنهاد، درسال 1311 اداره اطفائیه ابتدا به قسمت شرقی آسایشگاه سابق بلدیه و سپس به بیرون از محدوده شهر، به میدان حسن آباد و محل گورستان متروکهای که درآنجا واقع بود (محل کنونی ایستگاه شماره 1 سازمان آتشنشانی و خدماتایمنی)، انتقال یافت و ساختمان جدیدی درآن محل احداث و تدریجاً تکمیل شد و کلیه تشکیلات اداره اطفائیه را به آنجا منتقل کردند.
درسال 1313 "حسن خان معتضدی" به ریاست اداره آتشنشانی منصوب شد.
در آخرین سالهای دهه 1320، کهاندکاندک مشخص شد آتشنشانی حکم حرفهای تخصصی را دارد و دستاندر کارانش باید دانش فنی لازم را داشته باشند، لزوم برخورداری مأموران آتشنشان از مهارتهای فنی احساس شد و دولت عدهای از کارکنان اداره اطفائیه را برای گذراندن یک دوره آموزش حرفهای، به خارج از کشور اعزام کرد، که پس از بازگشت آن عده به کشور، اداره اطفائیه اقدام به تشکیل کلاسهای ویژهای برای مأموران خود کرد و کسانی که درخارج از کشور آموزش دیده بودند، مؤظف شدند با تدریس در آن کلاسها، آنچه را آموختهاند، به همکاران خود آموزش دهند.
بهاین ترتیب، اداره اطفائیه اولین قدمها را برای تبدیل شدن به نهادی توانمند در راه گذشت و سه سال بعد، در اواخر سال 1333 شمسی، هنگامی که نیروهای ماهر در حد نیاز تأمین شده بود، عنوان اطفائیه به آتشنشانی تغییر یافت و چون آن هنگام مصادف با توسعه صنایع و شکل گیری مناطق مسکونی جدید در اطراف تهران بود، تصمیم گرفته شد آتشنشانی تهران علاوه بر داشتن یک اداره مرکزی سه شعبه نیز در نقاط مختلف شهر در اختیار داشته باشد که بر مبنای آن تصمیم و با سعی شهرداری، تهران علاوه بر اداره مرکزی آتشنشانی، صاحب شعباتی نیز در انتهای خیابان شهباز (خاقانی)، خیابان شوش و انتهای خیابان بهار شد.
همچنین به علت بعد مسافت تهران و شمیران و از آنجا که شمیران از نظر موقعیت جغرافیایی نسبت به تهران در ارتفاع قرار داشت و هنگام ضرورت، دسترسی به نقاط مختلف آن دشوار مینمود و اغلب اوقات همین امر موجب تأخیر در امداد رسانی به حادثه دیدگان میشد، احداث شعبهای از آتشنشانی در شمیران نیز مورد توجه قرار گرفت و درسال 1334، یکسال بعداز افتتاح شعبات سه گانه آتشنشانی در شهر تهران، پایگاه شمیران نیز به مرحله بهره برداری رسید و در همان سال قرارداد خرید چهار دستگاه اتومبیل آتشنشانی جدید با کارخانهایرانی ارج که از مدتی پیش مطالعاتی را بر روی شبیه سازی مدل اتومبیلهای آتشنشانی خارجی شروع کرده بود، به امضاء رسید و آن تجهیزات، پس از تحویل، در اختیار شهرداری شمیران قرار گرفت.
در آن زمان، با وجودی که چند تانکر مخزن دار در خدمت آتشنشانی قرار داشت، مأموران طبق معمول گذشته، همچنان با کمبود امکانات و تجهیزات روبرو بودند و اسناد و مدارک موجود نشان میدهد به آن نسبت که شهر گسترش مییافت و بر وسعت و جمعیت آن افزوده میشد، تشکیلات آتشنشانی رشد نمی کرد و هنگام بروز آتشسوزیهای بزرگ، مأموران آتشنشانی عملاً با کمبود امکانات مواجه میشدند. بهاین جهت، علاوه بر اتومبیلهای مخصوص آب پاشی که خود آتشنشانی در اختیار داشت، ماشینهای باربری، خودروهای حمل گوشت و کامیونهای حمل زباله نیز به عنوان تجهیزات کمکی در اختیار مأموران اداره آتشنشانی قرار میگرفت و درمقابل، در ساعات خارج از عملیات امدادی، حتی اتومبیلهای مخصوص مبارزه با حریق جهت آبرسانی به محلات، آب پاشی خیابانها، آبیاری درختان و خدمات متفرقه دیگری ازاین قبیل، مورد استفاده قرار میگرفت که البته کارشناسان متعددی عنوان کردهاند آن سنت غلط که سالها رواج داشت، به نوبه خود عامل مهمی در جهت عقب ماندگی سیستم آتشنشانی کشور بود.
همچنین تا حدود 30 سال بعد از تأسیس آتشنشانی، کارکنان آن اداره از وسایل و تجهیزات حفاظت فردی بهرهای نداشتند و هنگام مأموریتهایشان ناچار بودند با کفش و لباس معمولی در عملیات شرکت کنند. بعدها، لباس کار متحدالشکلی برای افراد آتشنشان در نظر گرفته شد و تعداد محدودی کلاهایمنی نیز دراختیار آنها قرار گرفت، اما در سالهای بعدی، به موازات توسعه تهران اداره آتشنشانی رشد کرد و چون روز به روز بر حسب ضرورت در برابر مسئولیتهای سنگین تری قرار میگرفت، تا حدیاین مهم مورد توجه قرار گرفت. و هنگام خرید وسایل اطفائی، اقلامی از وسایل حفاظت فردی نیز خریداری میکردند. از جمله در سال 1336 تعداد 10 ماسک ضد گاز و 6 ماسک ضد دود و درسال 1337 استفاده از لباس نسوز در آتشنشانی مورد استفاده قرار گرفت و به مرور زمان، آتشنشانی تهران به اسنوکر، نردبان، ماشین کف ساز، تانکرهای مجهز، موتورپمپ، تور نجات، لباس نسوز، ماسک ضد گاز، ماسک ضد دود و... مجهز شد. تا جایی که هم اکنون بزرگ ترین نردبان خاورمیانه و سومین نردبان بزرگ جهان به ارتفاع 64 متر دراختیار آتشنشانی تهران قرار دارد.
در سال 1340 شمسی واحدی به نام گروه «امداد و نجات» درایستگاه حسن آبادایجاد شد تا درکنار اطفای حریق، امداد و نجات حادثه دیدگان را برعهده بگیرد.
در سال 1349 با توجه به ترافیک خیابانهای تهران و به دستور شهردار وقت یک کادر موتور سوار، با موتور سیکلتهایی که مجهز به بی سیم بودند و میتوانستند تا 120 کیلوگرم بار حمل کنند – تشکیل شد و مقرر گردید در زمان وقوع آتشسوزی، با سرعت تجهیزات مقدماتی را به محل حادثه برسانند و تا رسیدن اتومبیلهای سنگین و نیروهای لازم، عملیات اولیه اطفائی را انجام دهند و بعدها چند شهرستان نیز به تجهیزاتی مشابه مجهز شدند. به اضافهاین که درسال 1344 کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی در جلسه سوم دی ماه خود، به منظور ارتقاءایمنی فرودگاههای کشور با خرید چند دستگاه اتومبیل آتشنشانی جهت اداره کل هواپیمایی کشوری موافقت کرد و براساس آن موافقت چهار دستگاه لیلاند دیزل مخصوص اطفاء حریق در فرودگاه، دو دستگاه آمبولانس از نوع شورولت جنگی و سه دستگاه جیپ اطفائیه، برای مقابله با حریقهای احتمالی در فرودگاه خریداری شد.
عمده مشکل آتشنشانی تا سال 1350 آن بود که از بدو تأسیس اطفائیه در تهران تا سال 1350، وسعت تهران، با سرعت به چند برابر رسید، درحالی که تعدادایستگاههای آتشنشانی به کندی افزایش یافت و درسال 1350، با وجودی که چندایستگاه جدید در تهران شروع به فعالیت کرد، تعدادایستگاههای آتشنشانی تازه به 7 واحد رسید. اما درسالهای بعد از آن، گسترش و توسعه آتشنشانی شتاب بیشتری گرفت. برای نمونه در سال 1353 سه پایگاه دیگر به تعدادایستگاهها افزوده شد و روز 25 اسفند ماه سال 1355، درحالی که تعدادایستگاهها به 13 واحد رسیده بود، مرکز جدید ستاد و فرماندهی آتشنشانی و خدماتایمنی در محل وسیعی در خیابان آزادی (آیزنهاور سابق) افتتاح شد و با شروع به کار آن مرکز،ایستگاه آتشنشانی میدان حسن آباد که تا آن تاریخ به عنوانایستگاه مرکزی آتشنشانی مورد اشاره قرار میگرفت، بهایستگاه شماره 1 تغییر نام داد و در سال 1356 مجموعاً 16ایستگاه، که سهایستگاه آن از امکانات نجات نیز برخوردار بود، در تهران فعالیت داشت.
منبع: سایت آتش نشانی تهران